نقش ایمان، اعتقاد و باور در زندگی
ایمان همچون نقشه و قطب نمایی است که ما را به سوی هدف راهنمایی می کند. در واقع در زمینه ی رفتار انسانی هیچ نیرویی برای هدایت انسان قوی تر از ایمان نیست. عصاره ی تاریخ انسان، تاریخ ایمانی انسان است. مردان بزرگی چون
نویسنده: افسانه بوستانی کاشانی
ایمان بزرگ ترین نیرویی است که منشأ خوبی و خیر در زندگانی است.
ایمان همچون نقشه و قطب نمایی است که ما را به سوی هدف راهنمایی می کند. در واقع در زمینه ی رفتار انسانی هیچ نیرویی برای هدایت انسان قوی تر از ایمان نیست. عصاره ی تاریخ انسان، تاریخ ایمانی انسان است. مردان بزرگی چون حضرت محمّد (ص) و حضرت مسیح (ع) کسانی بودند که اعتقادات ما را دگرگون ساختند. هرچه در رفتارهای انسانی دقیق تر می شویم، بیشتر به قدرت خارق العادّه ی ایمان در زندگانی خود پی می بریم.تغییرات رفتاری را باید از تغییر باورها آغاز کرد. تحقیق روی زنی که دارای شخصیّت دوگانه بود، نشان داد که قند خون وی در حالت عادّی طبیعی بود؛ ولی پس از این که معتقد شد دارای بیماری قند است، کلّیه ی مشخّصات بیماران دیابتی را پیدا کرد و عقیده ی او به واقعیّت پیوست. در تحقیق دیگری، قالب یخی را بر بدن فردی که هیپنوتیزم شده بود، گذاشتند و به او تلقین کردند که فلز گداخته است. جالب است بدانید که در آن محل آثار سوختگی و تاول مشاهده شد. علّت این امر واقعیّت نبود، بلکه ایمان و باور، یا در واقع ارتباط مستقیم و مسلّم با سیستم عصبی بود. در حقیقت مغز به راحتی آنچه را به او فرمان دهند، انجام می دهد.
در یک تجربه ی پزشکی مهم، که گروهی از بیماران مبتلا به زخم معده ی توأم با خونریزی شرکت داشتند، بیماران را به دو گروه تقسیم کردند. برای هر دو گروه دارویی تجویز کردند؛ به دسته ی اوّل گفتند که این دارو کشف تازه ای است و درمان کننده ی قطعی بیماران زخم معده. به دسته ی دوم گفته شد که این داروی تازه ای است که اثرات آن به طور کامل مطالعه نشده است. در 70 درصد بیماران دسته ی اوّل و 25 درصد بیماران دسته ی دوم اثرات درمانی قابل ملاحظه ای مشاهده گردید. جالب این که به هر دو دسته از بیماران، دارویی داده شده بود که به کلّی فاقد هر نوع اثر درمانی بود. اثردرمانی فقط به اعتقاد و باور بیماران مربوط می شد.
«دکتر آندرو ویل» نتیجه گیری می کند: «اثرات معجزه آسای دارو، مربوط به ذهنیّات مصرف کننده است نه خواصّ خود دارو.» در همه ی این پیام ها عامل ثابتی که نتایج را به شدّت تحت تأثیر قرار می دهد، ایمان است؛ یعنی پیام های مداوم و مناسبی که به مغز و سیستم عصبی داده می شود. اگر به موفقیّت عقیده داشته باشید، نیروی لازم برای رسیدن به آن در شما ایجاد می شود و اگر به شکست معتقد باشید، آن پیام های ذهنی، شما را به شکست می کشاند.
جان استوارت میل: یک انسان با ایمان، معادل 99 فرد علاقه مند است.
مثال: کسی به شما می گوید: «لطفاً یک نمکدان برایم بیاور» و شما در حالی که از اتاق خارج می شوید، می گویید: «نمی دانم کجاست؟» بعد از کمی جست و جو می گویید: «نمی توانم پیدایش کنم.» آن وقت آن شخص می آید و نمکدان را که جلوی چشم شماست، برمی دارد. چرا شما نتوانستید نمکدان را پیدا کنید؟ همین که بگویید: «نمی دانم»، فرمانی به مغزتان صادر کرده اید که نمکدان را نمی بینید؛ یعنی در عین حال که با چشمتان نمکدان را می بینید، مغزتان آن را درک نمی کند. اگر جدّاً بگویید یادم نمی آید، یادتان نخواهد آمد؛ ولی اگر تصمیم به یادآوری مطلبی داشته باشید، به سیستم عصبی شما فرمانی صادر خواهد شد که راه هایی را به سوی بخشی از مغز که احتمالاً پاسخ سؤال شما در آن جاست، باز می کند.چرا بعضی از افراد اعتقاداتی دارند که آنها را به سوی موفقیّت می راند، در حالی که دیگران عقایدی دارند که فقط موجب شکست آنها می گردد؟
اگر در پیرامون خود چیزی به جز شکست و محرومیّت نبینید، بسیار بعید است که بتوانید تصوّرات ذهنیی را که موجب موفقیّت می شود، در ذهن خود ایجاد کنید.
ایمان، بزرگ ترین نیرویی است که در زندگی منشأ خوبی و خیر می شود.
منبع: بوستانی کاشانی، افسانه، (1389)، تکنولوژی فکر: تأثیر افکار مثبت و منفی بر زندگی، کاشان، نشر مرسل.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}